اینجا یا اونجا؟

ساخت وبلاگ

داشتم راجب مرگ میخوندم دیشب.

وقتی تموم شد دیدم خوابم نمیبره از ترس مرگ! این که ازرائیل یه جایی همین جاها توی تاریکی کمین کرده باشه!...

به خودم تشر زدم که فلانی... تو که این همه از مرگ میترسی چرا هرروز آروزی مرگ میکردی؟ نترسیدی خدا یک بارشو به حرفت گوش کنه؟ فکر کرده بودی مرگ مثل خوابیدن راحته؟ گفتی میخوابم و هیچ وقت بیدار نمیشم؟...نخیر...مردنم حساب کتاب داره!

تا خود صبح، چراغ روشن نشسته بودم

با خودم فکر کردم احتمالا ادمیزاد از نیستی نمیترسه از کارهای کرده و ناکرده اش میترسه از مجازات و محاکمه

غیر از این باشه، ادمیزاد کار درست، همیشه و هرلحظه آماده مردنه

مثل یه شاگرد زرنگ میمونه توی جلسه امتحان که سوالاش رو خیلی وقته جواب داده و فقط منتظره مراقب بگه ( کافیه...برگه هاتون تحویل بدین)

موضوع کاریه که انجام شده. چه خوب چه بد.

توی محیط پیرامونت تاثیر گذاشتی. مثبت یا منفی فرقی نداره

مهم اینه که بودنت چیزیو تغییر داده باشه

حالا میفهمم چرا آدمی که کار بد رو هم بد انجام میده، منفورترینه

ما به چوخ رفتگانیم :/...
ما را در سایت ما به چوخ رفتگانیم :/ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pangevaroneh بازدید : 108 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 21:24